بایدها و نبایدهای لایو آپارات، یک استریم در حال پخش
همراه با نقد و بررسی کنسرت لایو حسن ریوندی در آپارات
فهرست مطالب
چهارشنبه 26 آذر 99 روز سختی بود. ترافیک سنگین تهران موقع بارندگی از یک طرف و عجلهی مردم برای رسیدن به منزل تا قبل از ساعت 9 شب بدلیل شرایط منع تردد کرونایی هم یک طرف. من هم مثل بقیه، چارهای جز صبر و همراه شدن با موج کشندهی ترافیک را نداشتم. تلفن همراهم زنگ خورد و پسرم یادآوری کرد که «امشب لایو آپارات حسن ریوندی هست». دلش میخواست بعد از مدتها با هم برنامهای ببینیم و بخندیم.
چرا یک لایو در آپارات را نقد میکنم؟
خوشبختانه به موقع به منزل رسیدم و بعد از لاگین کردن در آپارات، وارد لینک پخش زنده شدم. اعتراف میکنم که توقع نداشتم پخش لایو آپارات بدون قطعی و بافر شدن (توقف ویدیو برای لود شدن تکه تکه) باشد. اما مشکل افرادی مثل من که در زمینهی مدیا کار میکنند؛ این است که معمولا در دقایق ابتدایی یک برنامه، از دیدن و شنیدن مثل دیگران لذت نمی بریم؛ مگر اینکه کیفیت آن محتوا حداقل در سطحی قابل قبول باشد
هر چند که برگزاری رویدادهای آنلاین طنز برای نشستن خنده بر روی لب مردم با هزینه حداقلی 10 هزار تومان بسیار ارزشمند است. اما قصدم از نقد و بررسی این برنامهی لایو آپارات این است که با توجه به روند رو به گسترش پخش زندهی اینترنتی از لایو اینستاگرام گرفته تا لایو آپارات، نه تنها نوعی سهلانگاری در کیفیت برنامههای لایو، فراگیر نشود؛ بلکه الزامات تهیهی یک برنامهی با کیفیت، توسط سازندگان و برگزارکنندگان پیشبینی شود
اگر چه آپارات صرفا پخش کننده است و دخالتی در کیفیت تولید استریمهای در حال پخش ندارد اما به نظرم ذکر اشکالاتی که در برنامهی پخش آنلاین کنسرت خندهی حسن ریوندی وجود داشت، میتواند برای هر سه رکن هر پخش زندهی اینترنتی یعنی مخاطب، تولید کننده و پخش کننده مفید باشد.
لایوها از چه موقعی اینقدر محبوب شدند؟
حتما یادتان هست که شبهای آخر سال 98 و ایام نوروز 99 که به تازگی، خانهنشینی و قرنطینه در حال اجرا بود، چه غوغایی در اینستاگرام برپا شده بود. مانده بودیم شبها کدام لایو را ببینیم. البته بعد از شیوع کرونا، اکثر رسانههای اجتماعی شروع به گسترش سریع امکانات تماس تصویری و برگزاری لایو خود کردند. از اسکایپ گرفته تا واتساپ، فیسبوک، گوگل و … هر کدام سعی کردند به نوعی در این بازار رقابت، از اینستاگرام عقب نمانند و مخاطبان خود را راضی نگه دارند. تمام تلاش رسانه های اجتماعی و … بر این بوده که خدماتی ارائه کنند تا ارتباطات فیزیکی حذف شده، در سرویسهای لایو، بصورت مجازی ادامه یابد.
در پلتفرم های داخلی هم آپارات از پا ننشست. اگرچه سرویس استریم در حال پخش آپارات یا همان پخش زنده آپارات قبل از کرونا هم برقرار بود اما با شروع کرونا و مراجعهی بیش از پیش کاربران برای برگزاری لایو در آپارات، قطعا نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری بیشتری وجود داشته که آپارات تا کنون به خوبی از پس آن برآمده است.
آپارات اخیرا آمادگی خود را برای برگزاری لایو کلاسهای معلمان مدارس نیز اعلام کرده است و این به معنی آمادگی پربازدیدترین وبسایت ایران برای خدمات هرچه بیشتر لایو به کاربران است.
تخمینها حکایت از این دارد که لایو حسن ریوندی در آپارات بیش از 10000 بینندهی همزمان داشته است. واقعیت این است که چه کرونا به زودی تمام شود و چه خدای ناکرده حالا حالا ها ادامه داشته باشد، این موج برگزاری لایو در آپارات نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه باعث رشد چشمگیری در ارقام گزارش امسال نسبت به گزارش سال 98 آپارات خواهیم بود. آماری که از اعدادی عجیب مانند یک میلیارد نمایش موفق ویدیو در ماه حکایت داشته و پیشنهاد میکنم حتما این گزارش را ببینید
اعلام شرط سنی برای تماشای استریم در حال پخش لازم است
با توجه به تفاوتی که بین خطوط نظارتی تلویزیون و پخش زندهی اینترنتی وجود دارد و دردسرهایی که به لحاظ قوانین جاری ممکن است برای صاحبان پلتفرمهای ویدیومحور از جمله آپارات پیش آید، به نظرم میبایست ذکر ردهی سنی مجاز هنگام فروش بلیط لایو جزو الزامات باشد. خصوصا که محتوای پخش زنده علیرغم هرگونه هماهنگی، قابل پیشبینی 100 درصدی نیست. هنوز ماجرای حکم زندانی مدیرعامل آپارات بدلیل بارگذاری یک ویدیوی منشوری از سمت یک کاربر، تازه است
وقتیکه قرار است برنامه ای در ساعت 21 پخش شود و محدودیتهای ترافیکی شرایط کرونا نیز در حال اعمال است، مسلما اکثر اعضای خانواده در سنین مختلف کنار هم نشستهاند تا لحظات شادی را سپری کنند. اما قرار نیست خنداندن به هر قیمتی اتفاق بیفتد! مسلما محتوای طنز بزرگسال با نوجوان و … حتی در همان محدودهی قابل پخشش متفاوت است
در مورد محتوا نکات دیگری هم وجود دارد اما به آنها نمی پردازم چون موضوع این نوشتار نیست. پس لطفا یک برش ویدیوی آن برنامه را ببینید و در ادامه با من همراه باشید تا ضمن نقد و بررسی لایو حسن ریوندی در آپارات، نکاتی را در مورد وضعیت تولید برنامههای لایو و الزامات کیفیت بالاتر با هم مرور کنیم:
حتما با ریموت کنترل تلویزیون دوست باشید
یکی از آزاردهنده ترین اتفاقات هنگام تماشای یک برنامه برای بینندگان این است که دائم ریموت کنترل تلویزیون دستشان باشد تا دامنه (ولوم) صدا را کم و زیاد کنند. این مورد معمولا بین آیتم های یک برنامه یا بین صدای مجری و موسیقی رخ میدهد. در این برنامهی لایو تنها دو میکروفن وجود داشت. چنین برنامهای برای یک صدابردار میتواند جزو سادهترین برنامهها باشد، به شرطیکه دانش صدا را داشته باشد.
صدابردار چنین برنامهای باید بداند که همسطحسازی صدا به معنی این نیست که فقط به درجهی عقربههای میکسر صدا نگاه کند و تلاش کند هر دو صدا را در یک عدد استاندارد نگه دارد؛ بلکه میبایست نسبت به حجم صدا نیز حساس باشد. صدابردار باید بعنوان یک شنوندهی حرفهای، هملول سازی صدا را با گوشهایش انجام دهد
یادمان باشد هملول سازی الزاما همدامنه سازی نیست خصوصا وقتی جنس دو صدا مانند صدای موسیقی و صدای انسان با هم متفاوت است. مهم این است که گوش تمام صداها را تقریبا به یک بلندی بشنود
جالب است بدانید تحقیقات نشان میدهد تحمل مخاطب ویدیو برای صدای بد بسیار کمتر از تصویر بد است.
بنابراین بر خلاف تصور عامه، صدای ویدیو اگر رکن اول یک محتوای ویدیویی نباشد، رکن دوم هم نیست. پس باید به صدای ویدیو به اندازهی تصویرش توجه ویژه شود تا حتی از اشکالاتی نظیر نویز و اعوجاج صدا نیز مبرا باشد.
قرار نیست سالن خالی، حتما خالی نشان داده شود
یکی دیگر از مشکلات صدا در این لایو آپارات، عدم وجود صدای آمبیانس تماشاگران بود. اگر چه بدلیل لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی، تماشاگری در سالن حضور نداشت؛ اما این به معنای الزام عدم استفاده از صدای خنده و سوت و کف نیست.
در همین مدت اخیر برنامههای تلویزیونی وجود داشتهاند که تا قبل از کرونا با حضور جمعیت برگزار میشدند اما بعد از کرونا یا با حفظ فاصلهی اجتماعی بین حضار و ماسک ادامه پیدا کردند یا اینکه از صدای آمبیانس تماشاگر در آنها استفاده شد. بعنوان مثال برنامهی دورهمی مهران مدیری که حتی از تصاویر آرشیوی برنامههای قبلیش استفاده میکرد. طوریکه اگر زیرنویس نمیشد اکثر بینندگان متوجه این موضوع نمیشدند.
در برخی موارد ایجاد حس حضور تماشاگران از طریق آمبیانس، آنقدر مهم بوده که مثلا در مسابقات فوتبال لالیگای اسپانیا به صداگذاری لایو مسابقات اکتفا نکرده و تصاویری از تماشاگران را روی سکوها بازنمایی کردند.
در این ویدیو جزئیاتی از بازنمایی صوتی و تصویری تماشاچیان لیگ فوتبال اسپانیا با ابزارهای دیجیتال نشان داده شده است:
بیننده برای تماشا آمده نه برای دیدن
جالب ایناست که وقتی جمعیتی وجود ندارد و حتی آمبیانسش هم پخش نمیشود مجری بطور دائم به اینطرف و آنطرف نگاه میکند و سعی میکند با صندلی هایی که بیننده میداند خالی هستند و حتی صدایی هم از آنها نمیشنود، صحبت کند. این حس مصنوعی نه تنها بیننده را آزار میدهد بلکه موجب عدم تمرکز و اجرای سرد مجری یعنی حسن ریوندی هم میشود
وقتی بیننده پای برنامهای نشسته، این وظیفه را بر دوش تیم تولید میگذارد که چشم و گوش او باشند. بنابراین میبایست جریانی که در حال رخ دادن است توسط کارگردان، دنبال شود. مهمترین جریان هر صحنهای، کاراکترهای انسانی هستند. در یک ویدیوی اینچنینی که مجری تنها کاراکتر مهم است و بیننده نشسته تا او را تماشا کند؛ وظیفهی کارگردان، دنبال کردن نگاه مجری به دوربین است نه نشان دادن نگاه او به صندلی های خالی!
در واقع قرار نیست بیننده صرفا نظارهگر اتفاقات صحنه باشد. بلکه باید مورد خطاب مجری قرار گیرد؛ درست چشم در چشم و اگر غیر از این باشد، موجب میشود بیننده خود را در صحنه حس نکند و ارتباط عمیقی برقرار نکند و در نتیجه لذت کافی و وافی را نبرد
بنابراین اگر تیم تولید و مجری، این موضوع را درک میکردند که دوربین به مثابه چشم بیننده است؛ تجربهی لذتبخشتری برای بیننده رقم میخورد. فردای روز پخش لایو آپارات حسن ریوندی، یکی از دوستان از من پرسید: «رضا مطمئنی لایو آپارات حسن ریوندی، زنده بود؟ ضبطی نبود؟»
کارگردانی، فقط زدن دکمههای دستگاه نیست
برخی کارگردانها تصور میکنند کاتهای متعدد و سریع بین تصاویر دوربینها، به برنامه ریتم هیجانی میدهد. این نکتهی درستی است اما نه همه جا. شاید چنین کاری در یک کنسرت موسیقی پاپ، پسندیده باشد اما یک مجری طنز ویدیویی از تمام اعضای خود خصوصا عضلات صورت برای طنازی و اثرگذاری بیشتر، بهره میبرد. بنابراین تعویض سریع تصاویر دوربینها جز کاهش تمرکز ارنباط بیننده با مجری و در نتیجه کاهش فرصت اثربخشی، سود دیگری ندارد. آنهم در شرایطی که نمای دوربینها تا حد زیادی به هم نزدیک هستند؛ چنین روشی باعث عصبی شدن بیننده و کاهش تحمل او برای ادامه دادن میشود و سطح ارتباط او را از تماشاگری به بینندگی تنزل میدهد
طول ویدیو نیز عامل مهمی برای نشستن مخاطب پای آن ویدیوست.بینندهی امروز حوصلهی نشستن پای یک ویدیوی بلند را ندارد مگر اینکه ویدیوی جذابی باشد یا اینکه دلیل محکمی برای بیننده وجود داشته باشد. بنابراین وقتی ویدیو طولانی است، باید از هر عاملی که موجب عدم تمرکز و کاهش سطح تحمل بیننده میشود اجتناب کرد.
ایجاد حس حرکت به هر قیمتی فایده ندارد
یکی از عواملی که احتمالا باعث خستگی چشم و احتمالا سردرد بینندهها در لایو آپارات حسن ریوندی شده، بدون اینکه خودشان بدانند منشا آن کجاست، تصاویر پشت مجری بوده است. تصاویری که از راست به چپ و چپ به است، دایم در حال حرکتند و چشم انسان بطور طبیعی آنها را میبیند و مغز درگیر پردازششان میشود؛ اما با زحمت فراوان تلاش میکند بر روی مجری تمرکز کند. این تلاش برای تمرکز در شرایطی انجام میشود که چشم مجبور است سوژه اصلی را میان آن قطعات و خطوط متحرک به سختی دنبال کند. برای درک سختی این کار تلاش کنید در این ویدیو روی مجری تمرکز کنید:
شاید بگویید که در کنسرتهای حضوری هم از این چنین تصاویر متحرکی برای بکگراند صحنه استفاده میشود، پس چرا آن موقع ایراد ندارد؟
چون در آن موقع چشم بیننده کل استیج را با فاصله میبیند و بنابراین آن حرکتها و جزئیات آنقدر تاثیرگذار نیستند. اما در لایو آپارات و وضعیت پخش برای بینندگان خانگی، دوربین از فواصل نزدیک به سوژه نگاه میکند و ما هم مجبوریم از چشم دوربین نگاه کنیم و بنابراین، جزئیات به چشم میآید و مغز را برای پردازش آنها به شدت درگیر میکند
همرنگ بودن تصویر دوربینها، یک اصل مهم است
وقتی قرار است چند دوربین به مثابه چشمهای بیننده عمل کنند، یک کارگردان لازم است تا اولا هدایت فاصله، زاویه و عمق نگاه را برای این چشمها یا همان دوربینها مشخص کند و بعد با ابزاری بنام میکسر یا سوئیچر ویدیو، در هر لحظه یکی از آنها را بعنوان خروجی انتخاب کند. این انتخاب که به آن سوئیچ کردن نیز گفته میشود، بایستی طوری انجام شود که بیننده متوجه جزئیات وجود اتاق فرمان و نفراتی مانند کارگردان نشود. در واقع کارگردانی خوب است که از طریق این امکانات طوری اشراف بیننده را به صحنه برقرار کند که بیننده متوجه حضور چنین افراد و ابزارهایی در خط ارتباطی میان خودش و صحنهی در حال تماشا نشود.
اما گاهی شرایطی پیش میآید که هر چقدر هم کارگردان کارش را خوب انجام دهد باز هم سوئیچ بین دوربینها به چشم بیننده میآید. یعنی نوعی عدم هماهنگی و حتی پرش (jump) را حس میکند و میفهمد که یک جای کار میلنگد اما نمیداند مشکل کجاست. یکی از این عوامل، عدم تنظیم نور و رنگ دوربینهاست.
اگر به عکس بالا نگاه کنید، اختلاف رنگ دوربینها در رنگ کت و چهره کاملا مشخص است. حتی کیفیت تصویر آنها نیز به لحاظ رزولوشن متفاوت است. گاهی دوربین آنقدر به مجری نزدیک میشود که لنز واید دوربین، صورت او را با یک بینی بزرگ بصورت دفرمه نشان میدهد و احتمالا بینندههایی هستند که در این هنگام گفتهاند: «وای چقدر …»
اینها بزرگترین اشکالاتی بودند که در برنامهی لایو حسن ریوندی در آپارات وجود داشت و من سعی کردم به زبان ساده آنها را بیان کنم. متاسفانه این نوع اشکالات گریبانگیر بسیاری از برنامه هایی است که اصل آنها استیجی بوده و اکنون بدلیل شرایط کرونا بصورت لایو انجام میشوند.
علت وجود اشکالات تکنیکی در استریم در حال پخش چیست؟
اگر دیده باشید در برنامه های استیجی مانند کنسرت خندهی حسن ریوندی یا کنسرت های مختلف موسیقی همواره چند دوربین در حال فعالیت هستند. آن موقع نیز فردی بعنوان کارگردان وجود دارد که تصاویر را سوئیچ میکند اما با یک تفاوت بزرگ. با این تفاوت که قرار نیست خروجی کار بصورت لایو برای بینندگان خارج از سالن پخش شود. بلکه قرار است ضبط شود تا بعدا در شبکههای تلویزیونی پخش شود، فرد یا گروه اجرا کننده قسمتهایی را در رسانههای اجتماعی خود بارگذاری کنند یا به هر منظور دیگری مورد استفاده قرار گیرد. گهگاهی هم از آن تصاویر برای نمایش در نمایشگرهای روی استیج یا همان ویدیووال استفاده میشود تا حاضرانی که کمی دورتر از استیج نشستهاند، در جزیان جزئیات صحنه باشند و به نوعی رضایت خاطرشان جلب شود
ممکن است این تصور برای تیم تولید وجود داشته باشد که خب ما همیشه این کار را میکردیم. حالا که قرار است پخش همگانی شود کافیست خروجی سیستم خود را به یک سیستم ارسال متصل کنیم. اما این تصور غلط همان خطای استراتژیکی است که باعث اشکالاتی نظیر اشکالات گفته شده برای برنامه لایو آپارات حسن ریوندی میشود.
به نظر میرسد ذائقهی مخاطب به دیدن برنامههای با کیفیت در شبکه های مختلف داخلی و خارجی عادت کرده و پخش برنامههای اینترنتی با کیفیت فنی پایینتر در همان نمایشگر خانگی که او قبلا آن برنامههای تلویریونی را دیده است نوعی قضاوت ناخودآگاه را در ذهنش ایجاد میکند. بنابراین عدم توجه به استانداردهای بنامه ساری ویدیو خصوصا در حالت لایو که جای جبران ندارد، ممکن است موجب پایهگذاری نامناسب در ذهن مخاطبان این برنامههای جدید شود و کم کم این جمله در اذهان نقش ببندد که: «بی خیال، اینترنتیه دیگه!»
چگونه از بروز اشکالات تکنیکی ویدیو در لایو جلوگیری کنیم؟
همانطور که اشاره شد بهترین راه برای برگزاری یک برنامهی با کیفیت چه در لایو آپارات یا هر پلتفرم دیگر استفاده از عوامل انسانی دارای دانش و تجربه است. افرادی که از استانداردهای نور، صدا، تصویر و … مطلع باشند و تجربه ی برگزاری چنین برنامه هایی را داشته باشند.
چنین افرادی خوب میدانند که برای برگزاری یک لایو با کیفیت در آپارات، علاوه بر امکانات با کیفیت و تکیه بر زیرساخت های آپارات، می بایست به این سوال پاسخ دهند که بیننده چه خواهد دید؟ آیا تجربهی کاربری خوبی برایش رقم خواهد خورد؟
ما در تیم «یکویدیومارکتر» با بهرهگیری از افراد دارای تجربه و دانش در تمام زمینههای مورد نیاز تولید ویدیو نظیر کارگردان، تصویربردار، صدابردار، تدوینگر و … همواره آمادهایم تا یک تجربه کاربری خوب و لذتبخش را برای مخاطبان هر ویدیویی از جمله لایو آپارات رقم بزنیم.
حتی اگر ار قبل تیمی را فراهم کرده اید میتوانید با بهرهگیری از خدمات مشاورهای ما به ارتقای کیفیت ویدیوهایتان کمک کنید
دیدگاهی ثبت نشده است